تاراجوووون عسل مامانتاراجوووون عسل مامان، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره
بابامحمدبابامحمد، تا این لحظه: 50 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
مامان منیرمامان منیر، تا این لحظه: 41 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
پیمان آسمانی عشق پیمان آسمانی عشق ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

برای تارای مامان و بابا

کادوی تولد...

سلام این موضوع مربوط ب مامان تارا میباشد ولی خالی از لطف نیست ک تو دفترخاطرات تارا هم ثبت بشه آقا من تولدم 13 بهمن بود دیگه روزی که همسرطبق عادت عجیب غریبش دپرسمون کرد تا شبش و فرداش  ک به روش نیومردم تبریک خشک و خالی هم نگفت مارو میگی شب تولدم از فرط ناراحتی مگه خوابمون میبرد صبش ک همسر عازم محل کارشون شدند بستیمشون ب مسیج ک چرا دیروز ک تولدمون بود رو بخاطر نداشتین القصه ما گفتیم و گفتیم حالا یه ذره چاق شدیم مگه چی شده دیگه از چشتون افتادیم همراه اولم داشت با من  همدردی میکرد هی میگفت عزیزم شارژت تموم میشه ها خلاصه دربرابر طومارهایی ک نمیدونم چطور تو مسیج جاشون دادم و سعی کردم کوبنده هم نباشند همسر خیل...
3 اسفند 1393

تارا

سلام دخمل نازم خوبی ؟ تعجب نکن ترکوندم دیگه از عشق تو خوابم نمیبره و اومدم تا چند خط برات بنویسم  روزسی ام ک تولدت بود هوای کرج بارونی و خوشگل بود ساعت 9:30 رفتیم بهداشت  بعد قد و  وزنت رفتیم برای واکسن  وقتی میگم قد وزن یعنی گریه های ممتد شما و ترس از نشستن بروی ترازو  با اون جیغ و داد وزنت 9900 و قدت 80 بود ک کاشف بعمل اومد وزنت کمه  باید ببریمت دکتر تغذیه  کلا جزشیروقتی نخوری همینه دیگه  بعد اونم رفتیم خونه مامان جون  تو راه کلی بالا اوردی ما هم ترسیدیم عزیزکم  جمعه هم رفتیم تهران خونه عزیزاینا ک امروز شنبه یعنی رفتن مکه  باورم نمیشد موقه رفتن پدر...
3 اسفند 1393
1